سکوت صبح

«و سوگند به بامداد چون آشکار شود‌‌»

سکوت صبح

«و سوگند به بامداد چون آشکار شود‌‌»

گل یاس

 

 روی سر دریه خونه گلای یاس بهاری

یادته ازم گرفتی گفتی واسه یادگاری

لای دفتری گذاشتی اسممو زیرش نوشتی

گفتی تا آخر عمرت اونا رو نگه می داری

عمریه رو سر دریمون گل یاس میاد ومیره

اما هیچکی تو دل ما جاتو هیچ وقت نمیگیره

روزای رفته رو امروز همه رو مرور می کردم

 از توی اون کوچه بازم دوباره عبور می کردم

انگاری دل دیگه رفته توی اون کوچه کسی نیست

 توگلای یاس خونه دیگه اون عطر قدیم نیست

عمریه روسردریمون گل یاس میاد ومیره

اما هیچکی تو دل ما جاتو هیچ وقت نمیگیره

بگو تا این همه سالها مثل من کسی رو دیدی

به کسی عاشقتر از من یه جای دنیا رسیدی

بگو تا این همه سالها  غیر من کسی رو دیدی

به کسی عاشقتر از من یه جای دنیا رسیدی

من وکوچه چشم به راتیم ما هنوز هم بازیاتیم

هر جای دنیا که باشی توی هر رویا باهاتیم

عمریه روسردریمون گل یاس میاد ومیره

اما هیچکی تو دل ما جاتو هیچ وقت نمیگیره  

نظرات 1 + ارسال نظر
مریم شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:23 ق.ظ http://maryamemosafer

زمانی که دانش انسان برای موفقیت کافیست اما تقوای او کا فی نیست هر چه را به دست می آورد از دست خواهد داد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد