سکوت صبح

«و سوگند به بامداد چون آشکار شود‌‌»

سکوت صبح

«و سوگند به بامداد چون آشکار شود‌‌»

اختلاف نظر بین حافظ و صائب و شهریار

به قول حضرت حافظ

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

به خال هندو اش بخشم سمرقند و بخارا را

و صائب در جواب می گوید

هر آنکس چیز می بخشد، ز جان خویش می بخشد

نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

به خال هندو اش بخشم سر و دست و تن و پا را

که شهریار در جواب می گوید

هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد

نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را

سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند

نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

به خال هندو اش بخشم تمام روح و اجزا را

و دوستی می گوید

هر آن کس چیز می بخشد، به زعم خویش می بخشد

یکی شهر و یکی جسم و یکی هم روح و اجزا را

کسی چون من ندارد هیچ در دنیا و در عقبا

نگوید حرف مفتی چون ندارد تاب اجرا را

باز هم استفاده از کپسول های غیر استاندارد حادثه آفرید

الان که دارم این مطلب رو می نویسم اورژانس و آتش نشانی مشغول رسیدگی به آسیب دیدگان انفجار یک کپسول CNG غیر استاندارد در عقب یک سواری پیکان هستند. حادثه که چند دقیقه پیش در خیابان قرنی رخ داد منجر به سوختن راننده و دو مسافر او و آسیب رسیدن به ۴ خودرو دیگر شد. خوشبختانه این حادثه منجر به فوت نشد.  

حال یک سوال باقی می ماند. مسئول این حادثه کیست؟

قصه آدمها

 

 قصه آدمها قصه عجیبی است : بسیاری از ما آدما کسی رو دوست داریم که از ما فرار می کنه و از کسی که به ما عشق می ورزه دوری میکنیم ...  

قصه عجیبی است : بسیاری از ما آدما برای کسی که نمی بینیم گریه می کنیم ولی کسی را که می بینیم به گریه می اندازیم...  

قصه عجیبی است : بسیاری از ما آدما عاشق اونایی هستیم که هیچ احساسی نسبت به ما ندارند ولی نسبت به اونایی که به ما عشق می ورزند بی احساسیم... 

 قصه عجیبی است : بسیاری از ما آدما به اونایی دل می بندیم که ظاهرا دوستمون دارند ولی دل اونایی که واقعا دوستمون دارند رو می شکنیم...  

قصه عجیبی است : بسیاری از ما آدما وقتی تنها می شیم یاد دوستامون می افتیم ولی وقتی با همیم قدر همو نمی دونیم...  

 روزگار غریبی است ...