سکوت صبح

«و سوگند به بامداد چون آشکار شود‌‌»

سکوت صبح

«و سوگند به بامداد چون آشکار شود‌‌»

راه یقین

 تقدیم به سحر    

     پیک بهار         

    

خاک تپید

هوا موجی زد

علف ها ریزش رویا را در چشمانم دیدند:

میان دو دست تمنایم روییدی،

در من تراویدی.

آهنگ تاریک اندامت را شنیدم:

نه صدایم

و نه روشنی

طنین تنهایی تو هستم

طنین تاریکی تو.  

   

  

  

            دلم جز مهر مهرویان طریقی بر نمی گیرد           

به هر دم میدهم پندش ولیکن در نمی گیرد  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد