سکوت صبح

«و سوگند به بامداد چون آشکار شود‌‌»

سکوت صبح

«و سوگند به بامداد چون آشکار شود‌‌»

عکس هایی از ۶ خرداد

   

 

 

  

غلت خوردن و پایین آمدن از یک تپه شیب دار (کوپرز) که هر ساله در منطقه گلاستر انگلیس برگزار می شود

 

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مهتاب

 

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

شدم آن عاشق دیوانه که بودم

در نهانخانه‏ء جانم گل یاد تو درخشید

باغ صد خاطره خندید

عطر صد خاطره پیچید 

... 

یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم

اختلاف نظر بین حافظ و صائب و شهریار

به قول حضرت حافظ

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

به خال هندو اش بخشم سمرقند و بخارا را

و صائب در جواب می گوید

هر آنکس چیز می بخشد، ز جان خویش می بخشد

نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

به خال هندو اش بخشم سر و دست و تن و پا را

که شهریار در جواب می گوید

هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد

نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را

سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند

نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

به خال هندو اش بخشم تمام روح و اجزا را

و دوستی می گوید

هر آن کس چیز می بخشد، به زعم خویش می بخشد

یکی شهر و یکی جسم و یکی هم روح و اجزا را

کسی چون من ندارد هیچ در دنیا و در عقبا

نگوید حرف مفتی چون ندارد تاب اجرا را