سکوت صبح

«و سوگند به بامداد چون آشکار شود‌‌»

سکوت صبح

«و سوگند به بامداد چون آشکار شود‌‌»

به مناسبت اول اردیبهشت سالروز وفات سهراب

 

333 

هر کجا هستم ، باشم . 

 

آسمان مال من است. 

پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ،  

زمین ، مال من است . 

چه اهمیت دارد  

گاه اگر می رویند 

قارچ های غربت ؟

سراب

  تقدیم به عشقی که هرگز نیافتمش

  

من ٬ در آن لحظه ٬ که چشم تو به من می نگرد

برگ خشکیده ایمان را

در پنجه باد

رقص شیطانی خواهش را

در آتش سبز!

نور پنهانی بخشش را

در چشمه مهر

اهتزاز ابدیت را می بینم

بیش از این ٬ سوی نگاهت ٬ نتوانم نگریست

اهتزاز ابدیت را

یارای تماشایم نیست

کاش می گفتی چیست

آنچه از چشم تو ٬ تا عمق وجودم جاری ست. 

فریدون مشیری

راه یقین

 تقدیم به سحر    

     پیک بهار         

    

خاک تپید

هوا موجی زد

علف ها ریزش رویا را در چشمانم دیدند:

میان دو دست تمنایم روییدی،

در من تراویدی.

آهنگ تاریک اندامت را شنیدم:

نه صدایم

و نه روشنی

طنین تنهایی تو هستم

طنین تاریکی تو.  

   

  

  

            دلم جز مهر مهرویان طریقی بر نمی گیرد           

به هر دم میدهم پندش ولیکن در نمی گیرد